خاكريزهاي تكراري
يكي از آسيبهاي قابل بررسي در متون نمايشي دفاع مقدس نبود تنوع مكانهاي نمايشي است. متأسفانه مكانها و فضاهاي انتخاب شده از سوي نمايشنامهنويسان حوزهي دفاع مقدس از حيث تنوع، از طيف وسيع و گستردهاي برخوردار نيستند. و اگر امروزه روز شاهد بحران در عرصهي نمايشنامهنويسي دفاع مقدس هستيم يكي از عمده دلايل آن مكانهاي مشابه و فضاهاي تقريباً يكسان نمايشي است و ميتوان اذعان داشت كه با رويكرد نمايشنامهنويسان در انتخاب مكانها و رخدادگاههاي جديد نمايشي، راهكاري را جهت برون رفت از بحران اين حوزه ارائه نمود. چرا كه علاج بيماري كشف علت آن است و يكي از عمده معضلات نمايشنامهنويسي دفاع مقدس عنصر مكان نمايشي است.
مكان نمايشي «فضاي عيني داستان است كه عمل نمايش در آنجا روي ميدهد. مكان ممكن است يك خانه، يك شهر، يا هر جاي ديگري باشد. صحنهآرايي، نقش دگرگوني صحنه به مكان نمايشي را به عهده دارد.»(1)
البته لازم است در اين بحث، مكان نمايشي و صحنهآرايي را از هم تفكيك كنيم. منظور از صحنهآرايي اجراي بصري مكان نمايشي است و طبيعتاً مكان نمايشي ثابت و يكساني در يك متن نمايشي را ميتوان به شكلهاي متفاوت صحنهآرايي كرد. اما هدف بررسي ما در اين مجال تنوع صحنهآرايي و طراحي صحنه نيست، بلكه خود مكان نمايشي است كه به عنوان يك عنصر، ديگر عناصر را در خود جاي داده است و شايد گروهي بر اين اعتقاد باشند كه طراح صحنه ميتواند مكان و رخدادگاه نمايشي را به شكل جذابي طراحي كند، اما در هر صورت اساس طراحي، متن است. «متن، اولين منبع تحقيق براي مجرياني است كه قصد بصري كردن نمايشي را براي مخاطبان دارند. در متن، همه چيز نهفته است. رنگ، نور، صدا، فضا، حركت، ساختمان، خيابان، آدمها و چيزهاي ديگر. كافي است آن را به دقت بخوانيد. صحنهپردازان موفق معمولاً اولين الهام خود را از متن ميگيرند.»(2)
هشت سال دفاع مقدس ما رويدادي نبود كه تنها خطوط مقدم جبههها درگير آن باشند. بلكه تماميت ارضي و آحاد ملّت در هر پُست و مقامي و در هر گوشه از ايران اسلامي خواه ناخواه درگير اين مقوله بودند. با عنايت به اين نكته و با دقت نظر نمايشنامهنويسان به اين مسأله، ميتوان آثاري با تنوع مكانهاي نمايشي توليد كرد كه روحي دوباره به تئاتر دفاع مقدس بدمد.
از طرفي خود مكان نمايشي ميتواند تحرك لازم به داستان و روند نمايشنامه بدهد و جذابيتهاي خاصي جهت روايت ايجاد كند.
انتخاب رخدادگاه در نمايشنامهنويسي نبايد به عنوان يك ظرفِ صرف به كار گرفته شود كه مجموعهي اتفاقات و رويدادهاي دراماتيك را به عنوان مظروف در بر بگيرد. بلكه بايستي به اين نكته توجه داشت كه فضاي انتخاب شده از سوي خلق اثر كمكهاي عديده و راهگشايي براي درامنويس ميتواند داشته باشد از جمله:
1. هر فضايي ظرفيت ويژه دراماتيكي را در اختيار نمايشنامهنويس قرار ميدهد.
2. جنبههاي زيباييشناسانه فضا باعث مغناطيس و جاذبههاي بصري مخاطب ميشود.
3. استفاده از فضاي بكر و نو باعث شگفتي، هيجان و تقويت جذابيت اثر خواهد شد.
4. استفاده از فضاهاي مناسب جهت دوري از كليشهها تمهيد مناسبي ميتواند باشد.
5. مكان نمايشي در طراحي مناسبات بين اشخاص نمايش سهم بهسزايي ميتواند داشته باشد.
با نگاهي اجمالي به متون نمايشي انتشار يافته از سوي بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس در سالهاي 1383، 1384 و 1388 و بررسي آماري مكانهاي نمايشي متوني كه ارائه ميشود، به گسترده نبودن طيف مكانهاي نمايشي ميتوان اعتراف كرد.
عنوان نمايشنامه |
نويسنده |
مکان نمایش |
تركش |
عاطفه حسيني |
خانه(اتاق) |
خاك بكر |
سيدحسين فداييحسين |
ميدان مين |
زير خاكي |
سيدحسين فداييحسين |
ميدان مين |
خاك آلوده |
سيدحسين فداييحسين |
ميدان مين |
شام غريب |
سيدحسين فداييحسين |
گذرگاه محلهاي قديمي |
زنگ خاطرات نرگس |
سيدحسين فداييحسين |
خانه(حياط) |
عصاي جادويي |
سامان محمدي |
چشماندازي از روستا |
رگريزان |
سيروس همتي |
كليسا+گورستان+خانه |
محرم زنده است |
يعقوب صديقجمالي |
خانه(اتاق) |
ابوغُريب تا غربت |
عليرضا حنيفي |
بيمارستان مجروحين |
شبهاي باراني |
عليرضا حنيفي |
خانه(اتاق) |
قطار جنوب |
عليرضا حنيفي |
خانه(زيرزمين) |
پيكر |
سيروس همتي |
خيابان+ادراه تشخيص هويت شهدا+سنگر |
ما سه نفر بوديم |
سيروس همتي |
گورستان+بيمارستان+خانه |
حلقه مفقوده |
سيدحسين فداييحسين |
ميدان مين |
دليل ماريا |
مرتضي هواسي |
سنگري در منطقه جنگي |
فصل صبوري |
محمّد خرّاطزاده |
اسارتگاه اسراي ايراني |
پوتينهاي پايدار |
علي حاتمينژاد |
آسايشگاه رواني |
يزرا |
محمّدرضا آريانفر |
خانه |
يك روز رنگي |
بهرام اميدعلي |
گذرگاهي در شهر |
گلايه |
محمّدمهدي خاتمي |
بنياد جانبازان+مزار شهدا+ ميداني در شهر |
دايه شيرين را بردند |
حسن حاجتپور |
خانه |
بخند عشق نمكگير شود |
اسماعيل بايگي |
خانه |
نمايشي براي جشنواره يازدهم |
وحيد ساطع |
خانه+جبهه |
معلمي به نام صفر |
سيدحسين فداييحسين |
خانه |
برگزين |
حميدرضا آذرنگ |
زيرزمين |
باد كه مينويسد |
آرش عباسي |
بنياد شهيد+خانه |
به آسمان نگاه كن |
سيدمحمّدمهدي خاتمي |
مسافرخانه |
بلوطهاي تلخ |
شهرام كرمي |
خانه |
حرير بر زمينهي سرب |
مهدي ايوبي |
خانه+خاكريز |
خطّ سرخ |
حميدرضا نعيمي |
خانه |
فقط ده دقيقه |
حميدرضا نعيمي |
خانه |
مسيحا |
سجاد افشاريان |
خانه+دانشكده |
ركاب |
عزتالله مهرآوران |
ميدانچه |
عروس |
حسن حاجتپور |
خانه |
آقاي قاضي صدايم را ميشنويد |
عباس شاهكرم |
دادگاه |
با تمركز زدايي جنگ از خطوط مقدم جبهه و تعميم آن به تمامي كشور به راحتي ميتوان تنوع لازم را به گستردگي مكانهاي نمايشي متون دفاع مقدس داد و با روايت نمايش در فضايي از قبيل پالايشگاه، نهاد رياست جمهوري، پايگاهها و ستادهاي فرماندهي، نيروگاههاي توليد نيرو، كارخانجات، مراكز مخابرات، انبار مهمات، انبارهاي آذوقه، سيلوهاي گندم، برجهاي مراقبت، سايتهاي ضدهوايي، كيوسكهاي روزنامهفروشي، پناهگاهها، پايگاههاي اعزام نيرو، هيئتهاي كمكهاي مردمي و... شاهد آثاري جذاب و بكر بود.
در مرحلهي نگارش متون نبايد نگران طراحي صحنهي كار بود. چرا كه عدهاي بر اين باورند كه فضاهاي نمايشي بعضاً قابل اجرا نيستند. در پاسخ به اين گروه از نويسندگان ميتوان چنين اذعان داشت كه با فضاي خالي هم ميتوان پيچيدهترين مكانهاي نمايشي را به تصوير كشيد چرا كه جهان نمايش جهان قراردادها و نشانهها است.
«ميتوانم هر فضاي خالياي را بگيرم و آن را صحنهاي برهنه بخوانم. انساني از ميان اين فضاي خالي ميگذرد، در حالي كه يكي ديگر او را تماشا ميكند و اين تمام آن چيزي است كه لازم است يك عمل تئاتري معطوف به آن شود. پردههاي سرخ، نورهاي نقطهاي، شعر بيقافيه، خنده و تاريكي اينها همه در تصويري آشفته بر هم ريخته شدهاند و واژهاي همه منظوره [تئاتر] آنها را دربرميگيرد.»(3)
جهت تنوع بخشيدن به متون نمايشي دفاع مقدس به راحتي ميتوان با اندكي جرأت و دقت و مطالعه، مكانهاي جديدي را در متون نمايشي تجربه كرد و بدين نحو جاي خالي اينگونه آثار را پر نمود.
پينوشتها:
1ـ خسرو شهرياري، كتاب نمايش (دفتر اول)، انتشارات اميركبير، چاپ اول 1365، ص 277
2ـ مهدي ارجمند، طراحي صحنه، نشر قطره، چاپ اول 1383، ص 29
3ـ پيتر بروك، فضاي خالي، ترجمه: اكبر اخلاقي، نشر فردا، چاپ اول 1380، ص 17